دکتر فرمودند ویروسی آمده در این حوالی .

که نیمدانم شخص ملعونش آدم را به چندین و چند درد و گرفتاری مبتلا مینماید!

خلاصه آن که مادرمان تا متوجه این داستان شد به خواهرمان تلفن زد که به خاطر کودک در راهش این طرف ها آفتابی نشود .!القصه حس یک بیمار قرنطیه ای داریم که از قضا گویی سرراهی بوده است .

مادر بزرگ مهربانمان وقتی فهمید ویروس داریم راهی خانه عمه مان شد و ضمن خداحافظی تلفنیشان مان _چون بیمشان میرفت ویروس ناجنس ما به طریق صوت تلفن هم بهشان منتقل شود_فرمودند که به خاطر خودمان میرود چون ما خودمان بهتر میدانیم که مادربزرگمان بدمریضی هستند و چنانچه بیمار شوند به قول خودشان وبال گردنمان میشوند .و نمیدانم چرا با این فرار ضایعشان هنوز از پشت تلفن اصرار میورزیدند که ما را چشم حسود و بدخواه زمینگیر کرده !

طبیب ماهر ما فرمود که میتواند برایمان گواهی ور به مهرشان را تسلیم نمایند تا از رفتن به مدرسه معاف باشیم .اما ما عرض کردیم که بردن گواهی برای ما افت دارد .!ما دانشجو هستیم .ایشان چشم گرد کرد به ریخت و قیافه مان و گفت پس چرا آنقدر کودک به نظر میرسیم؟از آن لحظه به بعد حس میکنیم که اگر چنانچه تا به آن لحظه چشم بدخواه و حسودی چشممان نزده بود از این پس این فرض از فروضِ مفروض در علت بیماری ما قطعا به شمار می آید .!

با عنایات سرم نمیدانم چه الان بهتر هستیم .!

گمانمان میرود فردا نتوانیم به دانشگاه برویم البت پدرمان فرمود که یحتمل تا بعد از ظهر دردمان درمان میشود و سن ما دیگر  از این بچه بازی های ابلهانه گذشته است!

مادرمان هم هی راه میرود و به برادرمان میگوید طرف ما نیاید .!

ما حس میکنیم مادرمان مارا دوست ندارد .!شاید او حوصله پرستاری از چند بیمار را ندارد .نمیدانیم .

هر چه هست ما ایشان را دوست داریم .اما از بعد ازظهر کذا مظنون شدیم که نکند طبیب در لفافه به والدین ما فرموده وبایی چیزی گرفته ایم!!!و ما حالیمان نشده .!اینک هم ما فرزند بیمار و رنجور را در خانه رها نموده رفتند به جهت شب نشینی خانه اقوام!و ما سودا زده !!!به سرمان خطور کرده نثری هزیان گونه به سبک قاجار مکتوب کرده به یادگار بگذاریم .

فی النهایه اینکه مواظب خودتان باشید تا ویروس های بدکردار به جانتان نیوفتد !

جانتان سلامت 

بدرود!

گر شوق به دریا زدنم نیست!

قدم بزن!همه شهر را!به پای ...خودت!

به چه جرمی دگر از من سر انتقام داری؟؟موقت

مادرمان ,ویروس ,بیمار ,میرود ,کرده ,حس ,به خاطر ,فرمود که ,حس میکنیم ,و ما ,که به

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Mini Kpop (ノ>ω<)ノ :。・:*:・゚’★,。・:*:・゚’☆ دکتر علی محمدی پور - با محوریت ادیان آسمانی ایلیا ترابی عصاره ناب سهند دانلود کتاب آمار و احتمالات مهندسی نادر نعمت اللهی اجاره خانه در ترکیه دارالترجمه رسمی جردن ونک میرداماد معرفی کالاهای لوکس و خاص crying room زبان نهم